اخبار و مصاحبه
شماره : 34202
۸:۵۷ ۱۳۹۲/۶/۲۲
دفاع مقدس تمام نشده است فعالیت‌های دانشگاه‌ها برای حفظ ارزش‌های دفاع مقدس نهادینه شود

آنچه در پی می‌آید حاصل گفت‌ و گوی خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با دکتر علیرضا صدرا استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در راستای نقش متقابل دانشگاه‌ و دفاع مقدس است. 


خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران 
سرویس: فرهنگ و حماسه

ایسنا

آنچه در پی می‌آید حاصل گفت‌ و گوی خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با دکتر علیرضا صدرا استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در راستای نقش متقابل دانشگاه‌ و دفاع مقدس است. 

 

انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

دفاع مقدس در حقیقت دفاع در مقابل حمله‌ای است که این حمله برای نابودی و در غیر این‌صورت سرکوب و جلوگیری از گسترش حرکتی که چند سال پیش از آن در منطقه اتفاق افتاده بود و آن انقلاب اسلامی بود،است.

به طور طبیعی این انقلاب و این نظام یک سری ویژگی‌هایی داشت که بعضا منافع و موجودیت‌هایی را با خطر مواجه می‌کرد. چراکه بدون این شاخص‌ها دفاع به هیچ وجه معنای خاصی پیدا نمی‌کند، در حقیقت دفاع ما جنگ نبود. همه‌ی کشورها به صورت طبیعی جنگ دارند اما دفاع ما جهاد بود که تفاوت بسیاری با جنگ دارد چراکه جنگ آن لایه‌ ظاهری بود. در این‌جا در حقیقت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی با طرف‌های مقابل خود یعنی شرق و غرب در تعارض بود. بنابراین ارتجاع منطقه هم که به طور طبیعی موجودیتش را در خطر می‌دید اگر تلاشی انجام نمی‌داد به هر حال آینده‌ی خودش را مثبت نمی‌دید. آنها هم در حقیقت نیروی محرکه چه از نظر تسلیحات، چه از نظر پشتیبانی مالی و انرژی جنگ را تامین می‌کردند بر علیه ایران و صدام هم نمایندگی همه‌ی این‌ها را می‌کرد. می‌خواهم مقداری به عقب‌تر برگردم، در حقیقت جنگ آنها با ایران نبود چراکه ایران از قبل وجود داشت. جنگ آنها با جمهوری اسلامی ایران بود به تعبیر بهتر ایرانی انقلابی، انقلابی رخ داده بود که دارای ویژگی‌هایی بود و بعدا با این ویژگی‌ها‌ وارد دفاع مقدس شد.

 

انقلاب اسلامی ایران انقلابی، اسلامی، توده‌ای و مردمی بود

 

در انقلاب قشر دانشجو و طلبه نقش پیشرو و اثرگذار داشتند

در حقیقت بزرگترین ویژگی انقلاب اسلامی انقلاب، اسلامی بودنش بود. این انقلاب چند ویژگی‌ دارد، نخست این‌که کاملا توده‌ای و مردمی بود. انقلاب ما این ویژگی‌ را داشت که تمام مردم از همه طبقات، همه‌ اقشار، دانشگاهی، روحانی، بازاری، کشاورز، شهری، روستایی، فقیر و غنی حضور داشتند. هیچ رنگ و بوی طبقاتی خاص و قشری خاص در این انقلاب وجود نداشت. این انقلاب علاوه بر این‌که توده‌ای بود مردمی هم بود اما عوامانه نبود همه با شعارهای شورانگیز و شورهای شعورخیز حرکت می‌کردند، این بزرگترین ویژگی‌ انقلاب بود لذا خودش را در شعارهای کاملا جهت‌دار و متکاملش نشان داد، این انقلاب از آنجائیکه یک انقلاب نرم و به‌عبارتی انقلاب فرهنگی بود تا خشن و خشونت‌آمیز؛ در نتیجه مردمی بودن و فرهنگی بودن از ویژگی‌های اصلی آن است. بر اساس مبنای اسلامی در انقلاب واقعا همه مردم حضور داشتند اما دو قشر نقش پیشرو و اثرگذاری داشتند، یکی حوزه‌ها و دیگر دانشگاه‌ها. طلاب جوان و دانشجویان جوان دو قشر پیشروتر بودند. اگر ما نسبت جمعیت و نسبت حضور این دو قشر را ارزیابی کنیم این نتیجه حاصل می‌شود که نسبت حضور طلاب و دانشجویان جوانی که تحت هدایت روحانیت معظم قرار داشتند از نظر پیشرویی، زمان، پیشاهنگی و حتی از نظر تعداد بیش‌تر از سایر اقشار بود، در دوره‌ای، فردی مانند دکتر شریعتی موجی را ایجاد کرد و پس از آن جریانی مثل شهید مطهری آمد این‌ها را به امام وصل کرد آنهایی که از طریق شهید مطهری به امام وصل شدند در انقلاب و جنگ نقش اساسی داشتند. در انقلاب بی‌بدیل ما این نیروها نقش مهمی ایفا کردند و بلافاصله بعد از این که رژیم شاه به عنوان بزرگترین مانع برکنار شد از همان 23 بهمن بلکه پیش از آن گروه‌های مردمی شکل گرفت، این‌ گروه‌ها به کارهای عمرانی در کشور می‌پرداختند، مقدار زیادی از این طلاب و دانشجویان وارد سپاه شدند و بسیار طبیعی بود که همچنان نقش پیشروشان که در انقلاب داشتند را در نظام اسلامی هم داشته باشند.

 

 با آغاز جنگ ترکیبی که در انقلاب وجود داشت با همان عقبه و پیشینه و پشتوانه وارد دفاع مقدس شد

اما توطئه‌ها ادامه پیدا کرد و منجر به فتح لانه‌ی جاسوسی شد، تسخیر لانه‌ی جاسوسی توسط گروه‌هایی تحت عنوان دانشجویان خط امام اتفاق افتاد. با فتح لانه جاسوسی استکبار جهانی از حرکت‌های داخلی مایوس شد و این به سبب همین هوشیاری‌ها و حرکت‌ها بود. در پیشانی و جبهه‌ی مقدم جنگ تحمیلی نیز همواره این جریان دانشجویی و طلبگی حضور داشت. در جایی بیشتر طلبه بودند و در جای دیگری بیشتر دانشجو بودند. اما هدایت روحانیت و مرجعیت امام همه جا روشن و مسجل بود. این هوشیاری‌ها و حرکت‌ها دشمنان را به این نتیجه رساند که باید راه دیگری بیندیشند، آنها آماده شدند، گارد نظامی ‌گرفتند، صف‌آرایی کردند و صدام را با ویژگی خاص قدرت‌طلبانه جلو انداختند و حرکت‌ها‌یی انجام دادند که نهایتا به دفاع مقدس منجر شد. در همه‌ اینها نقش دانشگاه بویژه دانشجویان و اساتید، برجسته است. به تناسب پیچیده شدن شرایط تنش، نقش دانشجویان و اساتید هم بالا می‌رفت، برای نمونه وارد سپاه که می‌شدند نشریات پاسدار انقلاب می‌نوشتند آن جا تحلیل می‌دادند و همچنین آموزش‌ها را سازماندهی می‌کردند. به طور طبیعی با آغاز جنگ ترکیبی که در انقلاب وجود داشت با همان عقبه و پیشینه و پشتوانه وارد دفاع مقدس شد.

 

 در دوران دفاع مقدس انگیزه را عقبه‌ی روحانیت و استراتژی را عقبه‌ی دانشگاهی می‌داد

بعضی‌ها با گرفتن اسلحه وارد دفاع مقدس شدند و برخی هم تا ریاست قرارگاه‌ها رسیدند، این‌ها یا دانشجو یا دانشگاهی بودند. به طور طبیعی ابتدا تخصص مطرح نبود و حملات تهاجمی صورت می‌گرفت، خیلی طبیعی بود که بیشتر همان خط‌ های مقدم باشند که نمونه‌ی بارزش جریان هویزه است. همان‌هایی که در انقلاب بودند و بعدا در فتح لانه‌ی جاسوسی حضور داشتند، در حقیقت آنها با فرماندهی شهید علم‌الهدی باب‌های فتنه‌انگیزی و تجزیه‌طلبی را در داخل سد و آن را در هویزه تکمیل کردند، این‌ها طیف دانشجویی بودند که به بسیج و سپاه رفته بودند. همین طور که جلو می‌رویم نقش‌ها تخصصی‌تر و نهادینه‌تر می‌شود و تدریجا بخش‌های تخصصی جنگ شکل می‌گیرد که دیگر تنها تفنگ در دست گرفتن نبود بلکه عقبه‌ تفنگ بود که باید چندین برابر خط مقدم پشتیبانی صورت می‌گرفت تا یک اسلحه درست شلیک شود. تمام این‌ها شکل گرفت که به طور عمده در این مهندسی سازمانی و سازماندهی و مهندسی رزمی به معنای اعم کلمه، دیگر بسیار طبیعی بود افرادی که تحصیلات بالایی نداشتند قادر بودند که با قریحه‌ ذاتی و شخصی می‌توانستند این کارها را انجام بدهند. کسانی می‌توانستند این کارها را انجام دهند که آموزش‌های مناسب، لازم یا حداقل را داشته باشند البته درست است که آموزش‌های دانشگاهی لزوما به این معنا نیست که بلافاصله وارد عمل و اجرا شود از جمله در دفاع مقدس. اما آموزش‌ها سطح قابلیت‌ها را بالا می‌برد تا بتوانند مسایل را بهتر درک کنند و پاسخ دهند و متناسب با آن موقعیت‌ها موضع‌گیری کنند. استثنا هم وجود دارد و افرادی دارای قریحه‌ی بسیار بالا هستند اما قاعده در کل دنیا این است؛ کسی که تسهیلات آموزشی دیده زمانیکه می‌خواهید به او آموزش دهید بهتر و زودتر یاد می‌گیرد. اما در کنار این قاعده ممکن بود دانشجویانی باشند که خیلی موثر نباشند و از طرف دیگر افراد فاقد تحصیلات عالی جنگی باشند که استثنائا خیلی هم برجسته باشند، نمونه‌های بسیار خوبی داریم مانند شهید باقری. ایشان 19 ساله (سال دوم دانشگاه) بودند که وارد جریان جنگ شدند. اگرچه شهید باقری شخصی وارد جنگ می‌شوند و عقبه‌ی علمی و دانشگاهی جنگی هم ندارند اما خرمشهر با تفکر ایشان عملا فتح می‌شود. بنابراین زمانی که عناصری مثل مدیریت، ساماندهی، تفکر استراتژیک و این‌ قبیل موضوعات وارد دفاع مقدس شد. نمی‌توانست توسط افراد عادی طراحی و اجرا ‌شود مگر استثنا باشند، بدون‌شک در این بحث طیف نیروهای دانشگاهی بود که وارد قضیه شدند، انگیزه را بیشتر عقبه‌ی روحانیت و استراتژی را بیشتر عقبه‌ی دانشگاهی می‌داد. این‌ها با هم جمع شدند و این عظمت‌ها را آفریدند، خرمشهر فتح شد و دشمن آن‌جا سقوط کرد.

 

وظیفه‌ی امروز دنیای بشریت در مقابل حاضران در دفاع مقدس

اگر دنیای بشریت انصاف داشته باشد و علمی برخورد کند این نیروها باید به عنوان بزرگترین استراتژیست‌های تاریخ مورد تمجید و بهره‌برداری قرار گیرند. البته قطعا کارشناسانشان بهره‌برداری می‌کنند، مانند جنگ‌های سریع واحدهای کوچک که از مدل همین نوع جنگ‌ها استفاده شده است. بنابراین در ابتدای جنگ بسیاری از این نیروهای دانشجو در خط مقدم بودند اما تدریجا و پس از شکل‌گیری عقبه‌ی پشتیبانی و لجستیکی، در این بخش‌ها بیشتر طیف نیروهای دانشگاهی لازم بود، حالا یا استاد بودند یا دانشجو که تا مدارج فرماندهان عالی و بزرگترین استراتژیست‌ها پیش می‌رفتند و طراحی‌ها را برعهده داشتند، در حقیقت آنها توفیق سپاه و لشگر اسلام را با طراحی‌شان تضمین و تامین می‌کردند، ولو این‌که حتی تعدادشان اندک هم باشد، بعضی مواقع به اندازه‌ یک لشگر نقش داشتند. این جا دیگر نباید تعداد را که البته تعداد هم نسبتش بالا بود ملاک قرار داد.

در مراحل بعدی بحث دانشگاه و سازماندهی حضور دانشگاهی و دانشجویی در دفاع مقدس بود. تا این زمان حضور افراد شخصی بود. هر کس بلند می‌شد، می‌رفت. البته در این‌ زمان‌ها ما مقداری مشکلات داخلی هم داشتیم مانند جریانات بنی‌صدر، عقبه‌ی جریان گروه‌ها در داخل و... که مقدار زیادی از انرژی دانشجویان درگیر این‌ها بود. خیلی طبیعی بود چراکه انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود، دفاع ما هم همین‌طور شده بود.

 

دانشگاه تربیت مدرس و جهاد دانشگاهی ستاد پشتیبانی جنگ دانشگاه‌ را در منطقه تشکیل دادند

من شخصا با سپاه و بسیج و دفاع ارتباط داشتم تدریجا این فکر شکل گرفت که سازماندهی صورت گیرد، لذا جمعی از دوستان از دانشگاه تربیت مدرس و جهاد دانشگاهی رفتند در منطقه و در اهواز مستقر شدند و ستاد پشتیبانی جنگ دانشگاه‌ها را تشکیل دادند. انگیزه آنها این بود که رابطه‌ی شخصی دانشگاهی را با دفاع مقدس نهادینه کنند و ارتباط نهاد دانشگاه با نهاد دفاع مقدس را از حالت شخصی و فردی خارج نموده و نهادینه کنند. از اینجا شروع شد، این کار ابعاد مختلفی داشت. مطالعات پزشکی، بیماری‌ها، حتی مسایل حملات شیمیایی، فرماندهان و کسانی که دفاع مقدس را تشکیل دادند عمدتا دانشگاهی بودند، جالب این است که رشته تحصیلی دانشجویی سیاسی بود اما فرمانده عملیات دفاع شیمیایی و میکروبی بود مانند سردار باقر نیکخواه که ایشان رشته‌اش سیاسی بود.

 

ایجاد جنگ روانی سبب تخریب دشمن می‌شد

رگه‌های ابتدای این نهاد چنین شروع شد برای نمونه ابتدا جنگ روانی را تعریف کردیم درباره‌ی طراحی و راه‌اندازیش تلاش کردیم، طرح دادیم، پروژه‌هایی کاملا دانشگاهی تعریف شد و سعی کردیم اینها را در عمل پیاده کنیم. زمانیکه وارد جنگ شدیم مشاهده کردیم که گروهی از نیروها که بعضا دانشجوها هم بودند می‌رفتند و به خط دشمن نفوذ می‌کردند و پشت تانکها و نفربرهای دشمن، آرم می‌زدند، از تجربه‌ی انقلاب استفاده می‌کردند، فیلم و زینک می‌کردند، اسپری می‌زدند و «الموت الامریکا» «الموت الصدام»«الموت الاسرائیل» می‌نوشتند، فردا که هوا روشن می‌شد به دشمن از نظر روانی چه احساسی دست می‌داد؟ دشمنی که کلی خط مقدم چیده، مین چیده، دستگاه‌ها و تجهیزاتی برای حفاظت از آنها قرار داده، اما رزمنده ما آنها را دور زده و رفته آن طرف‌تر علامت پیروزی و سیطره‌اش را زده بود پشت خط. ما دیدیم که بچه‌ها به صورت طبیعی این کار را انجام می‌دهند لذا با مطالعه آن گفتیم کار علمی با کار غیرعلمی تفاوتش این است؛ زمانیکه شما می‌نویسید «الموت آمریکا» آن را پاک می‌کنند چون هم پیمان هستند، بنویسید «الموت اسرائیل»چرا؟ چون آنها ادعا می‌کنند خودشان در مقابل اسرائیل هستند آنها خودشان را جبهه‌ی مقدم می‌دانند، اگر شما بیاید «الموت اسرائیل» بزنید دچار تعارض می‌شوند، پاک کنند آن را مشکل پیدا می‌کنند پاک هم نکنند مشکل پیدا می‌کنند. اگر پاکش نکنند هرجا که رفت می‌گویند ببین ایرانی‌ها آمدند این را زده‌اند بعد ما داریم تبلیغ می‌کنیم که ضداسرائیل هستیم. اگر پاک بکنند می‌گویند ببین ایرانی‌هایی که می‌گوئیم هم‌پیمان اسرائیل هستند دارند «الموت اسرائیل» می‌زنند، صدام که ادعا می‌کند من خط مقدم هستم پاک می‌کند، این قبیل کارها تلاش را اثر بخش‌تر می‌کند.

 

حضور پررنگ دانشجویان و اساتید سبب انجام مطالعات علمی و طراحی‌هایی مثمرثمری در جنگ شد

یواش یواش دانشگاه‌ها را فرا خواندیم که در این پیام‌ها چه بگوئیم نه این که بلندگو را بگیریم همینطوری بدون برنامه صحبت کنیم، نه، چه بگوئیم که اثر بهتری داشته باشد، ما ‌می‌خواهیم دشمن را چه کار کنیم. دوستان روانشناس آمدند کمک بسیاری کردند که بعدا ده‌ها کتاب در این زمینه نوشته شد، سعی کردیم کتاب‌های «جنگ روانی» در دنیا را فراهم کنیم، با دسترسی به بسیاری از اساتید شروع به ترجمه این کتاب‌ها کردیم و رشته‌های مختلفی در این راستا وارد شدند. گفتیم دانشگاه، کارش تولید علم است، ما باید علم دانشگاه‌ها را در اختیار جنگ بگذاریم. بنابراین با رشته‌های مختلفی صحبت کردیم که وارد شوند. گفتیم ما همه‌ی رشته‌ها حتی فلسفه را وارد کرده‌ایم تا ببینیم دشمن در روبروی ما چه تفکری دارد؟ ایدئولوژیش چیست؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارد؟ تا ما با استفاده از آنها با دشمن برخورد کنیم. تا از این طریق تلفات را کاهش دهیم به طور نمونه به جای این‌که 100 نفر تلفات داشته باشیم 70 نفر تلفات دهیم. به این دلیل که اگر طرف مقابل از نظر روانی فرو بریزد بسیار موثر است، برای تحقق این امر مطالعات علمی جنگ روانی آغاز شد. همین جهاد دانشگاهی پروژه‌های بسیار و کتابهای ترجمه را پشتیبانی مالی می‌کرد. آن زمان ما واقعا مشکل داشتیم، به طور مثال حتی طول موج بلندگوها را بررسی کردیم، و مشاهده کردیم از لحاظ طول موج بلندگوهای ما بلندگوی بیابانی نیستند، بلندگوهای بزمی هستند و میدان کوچکی دارند. موج خمپاره 80، موج رادیو و بلندگو را بهم می‌ریخت و وقتی به دشمن می‌رسید یک چیز خنده‌آوری درمی‌آمد. فکر می‌کردیم در حال ارسال فلان پیام هستیم اما عملا اثر معکوس داشت. مطالعات در راستای حل این مشکل آغاز شد و بچه‌های جهاد دانشگاهی دانشگاه شریف موفق به طراحی بلندگویی شدند که طول موجش کوتاه و زیر بود و می‌توانست در بیابان فاصله‌ی زیادی را طی کند، همچنین با طول موج خمپاره و این‌ها قاطی نمی‌شد. این فعالیت‌ها نمی‌توانست با مطالعات تجربی شکل گیرد و نیاز به مطالعات علمی داشت که یواش یواش شکل گرفت. بعد هم هواپیماهای بدون سرنشین (کوچک) طراحی و ساخته شد. این نوع هواپیما فلسفه‌اش از اول این بود که اطلاعیه پخش کنیم، پس از آن قرار شد روی آن دوربین، خمپاره و آرپی‌چی هم بگذارند، شلیک هم بکند، چون هواپیما در عمق می‌ریخت. لذا یواش یواش فکر دانشگاه و هسته‌های آن شکل گرفت. اما ماهیت امر این بود که جریان مذکور کاملا نهادینه و فراگیر نشد یعنی نهایتا اجزایی از دانشگاه آمدند با اجزایی از جنگ همراه شدند همین وضعیتی که ما امروز در کشور داریم که دانشگاه بماهو دانشگاه با کلیت کشور ارتباط ارگانیک ندارد همه‌ی اجزای این با همه‌ی اجزای آن ارتباط ندارد آن هم به این علت است که در غرب دانشگاه، دولت و کار مجموعا بعنوان سه حوزه‌ی کاری با هم تولید شده و با هم عجین و ریشه‌دار است. در کشور ما دانشگاه، صنعت و دولت حدود 120،100 سال پیش شکل گرفته اما هر سه، سه ضلع مثلثی است که از بیرون بصورت جداگانه تغذیه می‌شده‌اند و ارتباط ارگانیک با هم نداشته‌اند، بطور مثال دانشگاه ما از اساس با صنعت ارتباط ارگانیک نداشت، با دولت هم ارتباط ارگانیک نداشته، این مشکلی که هنوز هم داریم، بنابراین خیلی طبیعی بود که حضورها بیشتر شخصی و جزیی باشد. بنابراین در دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی ما در ساختارها مشکل داشتیم کماکان هم این مشکل را داریم. اما از از نظر نیرو، افراد و زیرمجموعه‌ها به طور کامل وارد دفاع مقدس شدند و ارتباطات گوناگونی وجود داشت که بعضی‌ جاها نهادینه شد اما کل در ساختار مشکل داشتیم کما این‌که این مشکل هنوز هم ادامه دارد.

 

باید بدانیم که دفاع مقدس تمام نشده است

///نقش دانشگاهیان در نگهداری و انتقال ارزش‌های دفاع مقدس نه تنها باید ادامه پیدا کند بلکه باید بیش از پیش هم باشد رمزهای پایداری و موفقیت دفاع مقدس باید به صورت تئوری‌های علمی و دکترین‌های دفاعی بازتولید شود. اما نکته‌ی مهمی که وجود دارد این است که باید بدانیم دفاع مقدس تمام نشده و اساسا دفاع یکی از ارکان موجودیت یک موجود زنده است. به ویژه نهادی نظیر جمهوری اسلامی که می‌خواهد انقلابی، اثربخش و الهام‌بخش باشد. این جاست که نقش دانشگاهیان باز هم نه تنها باید ادامه پیدا کند بلکه باید بیش از پیش هم باشد، چراکه دیگر بحث، اسلحه نیست، حتی تکنولوژی هم نیست. ما باید تجارب دفاع مقدس، نهادها و نیروهای علمی‌ خود را بازتولید کنیم. این ترکیب که بسیج باشد، سپاه باشد، ارتش باشد، این ترکیبی که فرهنگی باشد، در عین حال دفاعی باشد، اسلحه باشد، ترکیب اسلحه با قرآن این خیلی ترکیب قشنگی است. ایمان و انگیزه از یک طرف و از آن طرف مدیریت استراتژیک این نوع ترکیبات، ترکیبات بدیع است. رمز پایداری و موفقیت ما در دفاع مقدس این‌ها بود که الان باید به صورت تئوری‌های علمی و دکترین‌های دفاعی شکل گیرد، تئوریزه و بازتولید شود.

 

فعالیت‌هایی که تاکنون دانشگاه‌ها برای انتقال و حفظ ارزش‌های دفاع مقدس انجام شده باید نهادینه شود

 

امروز رسانه‌ها و نهادهای علمی و پژوهشی وظیفه‌ی حفظ و انتقال ارزش‌های دفاع مقدس را دارند

همیشه دغدغه‌هایی برای حفظ و انتقال ارزش‌های دفاع مقدس وجود داشته است و به صورت پراکنده کارهایی نیز انجام شده اما نیاز است فعالیت‌هایی به صورت نهادینه شکل گیرد، در حال حاضر نهادهایی مانند پژوهشگاه دفاع مقدس شکل گرفته و دغدغه‌ی انجام اینگونه فعالیت‌ها را دارد بنابراین نهادهای علمی و پژوهشی و رسانه‌ها باید کمک کنند چراکه این کار انفرادی نیست، ستادی است که همه باید پشتیبانی کنید تا خروجی مطلوبی داشته باشد. به این دلیل که دفاع مقدس یک جزیی از زندگی ما نبوده بلکه یک مرحله مهم و یک جنبه‌ی مستدام است. دفاع‌ها مراتب دارند گاهی نرم‌افزاری‌تر و متحول می‌شوند به همان میزان نیز باید علمی‌تر باشند. از سوی دیگر امام آمد جنگ را تبدیل کرد به یک دانشگاه، دانشگاه آدم‌سازی، چون جنگ معمولا بدترین دوره‌های خشن و خیلی سیاه و تاریک برای هر کشوری است. حتی اگر آن را حماسه بنامیم، می‌گوئیم حماسه‌ای نیست که خیلی (زیبا) باشد اما برای ما تبدیل شد به یک دوره‌ی طلایی تا آنجاکه می‌گوئیم: «یاد باد آن روزگاران یاد باد» این مطلب بسیار مهمی است، این حماسه با پوست و خون و کشته‌ها ساخته شد ولی یاد باد. این چه (زیبایی) شد؟ این‌ها همه ارزش شد. رفتاری که با دشمن و اسیران دشمن می‌شد آزمایشگاهی بود برای اینکه آزمایش‌هایی پس بدهیم و نشان بدهیم که باید انسانی رفتار کرد. دشمن چطور با اسرا و مردم شما رفتار کرد؟ شما با آن‌ها چطور رفتار کردید؟

 

 جنگ ما، انقلاب ما مردمی بود، با پیشتازی دو قشر روحانیون و دانشگاهیان، دفاع هم همین بود حالا توسعه هم باید همین باشد

 

باید از تجارب دفاع مقدس برای ایجاد مملکتی آسیب‌ناپذیر و باثبات استفاده کنیم

بنابراین موارد ذکر شده باید بازتولید شده و به صورت تئوری و دکترین درآید. این تئوری‌ها باید در دانشگاه‌ها و دکترین‌ها باید در مراکز تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی و نهادهای راهبردی کشور مورد استفاده قرار گیرد، چراکه شکل‌گیری توسعه‌ی اقتصادی بدون بهره‌گیری از این مدل‌ها امکان‌پذیر نیست، بنابراین برای خود دفاع مقدس و برای توسعه‌ی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بدون تجربه‌ی دفاع که در حقیقت دفاع مقدس جهاد اصغر بوده الان جهاد اکبریه اصلا امکان ندارد خوب حرکت کنیم. نمی‌شود در جنگ بگوئیم ارتش بیست میلیونی ولی در توسعه اقتصادی ده‌هزار یا بیست‌هزار نفر سهامدار وجود داشته باشند. اینگونه اقتصاد با دفاع همخوانی ندارد، فردا اگر جنگی داشتی آن بیست‌هزار تا کشور را واگذار می‌کنند و می‌روند و کسانی که باید دفاع کنند را ضعیف کرده‌ایم، که حضرت امام مرتب هشدار می‌دادند آقا نگوئید جنگ تمام شد مردم بروید خانه‌هایتان، مردم را فقط برای تظاهرات در خیابانها نگوییم بیایید اگر قرار است هفتاد میلیون بسیجی داشته باشیم باید 70 میلیون سهامدار هم داشته باشیم. این مدل‌ها را بگیریم و عملی کنیم یعنی جنگ ما، انقلاب ما مردمی بود، با پیشتازی دو قشر روحانیون و دانشگاهیان، دفاع هم همین بود حالا توسعه هم باید همین باشد. از همان مدل انقلاب و مدل دفاع باید استفاده کنیم. این‌جاست که دانشگاه رسالتش خیلی بالاتر می‌رود، بازتولید این‌ها، تداوم و تعالی این مدل‌ها وظیفه دانشگاه‌هاست.

روشن است که شما هر چه در دفاع قوی‌تر باشید احتمال تهدید را کاهش می‌دهید. بنابراین این‌جا هم فقط حضور مردمی اما بازهم با آن استراتژی‌ها، تئوری‌ها، تفکرات و دکترین‌های دانشگاهی می‌توانید به این مراحل برسید و این قابلیت‌ها کاملا وجود دارد، اما باید سازماندهی باید شود. دیگر نمی‌شود دانشگاه راه خودش را برود، دولت راه خودش را، دفاع مقدس هم راه خودش را، فردی و جزیی هم نمی‌شود، باید تلاشی صورت گیرد تا نهادینه شود. بنابراین اگر می‌خواهیم چشم‌انداز را تامین کنیم باید مملکت را آسیب‌ناپذیر داشته باشیم، ثبات باشد و از تجارب دفاع مقدس در این راه استفاده کنیم. این جاست که در تداوم و تعالی دفاع، جنگ تمام نشده «کل یوم عاشورا» فقط شکلش عوض شده است. خوشبختانه هم‌اکنون دغدغه‌ای صادقانه وجود دارد که داعیه است و کاری با ادعا ندارد. اما دغدغه صادقانه چه بین نیروها و نهادهای دانشگاهی، حوزوی، چه دولتی چه دفاعی وجود دارد، اراده‌ی عملی باید تقویت شود، ارتباطات را نهادینه‌تر و جدی‌تر کنند و بدین وسیله دانشگاهیان می‌توانند نقشی را که در دفاع مقدس ایفا کردند کاملا بازتولید کنند.

 

بازتاب دفاع مقدس را در عرصه‌ی علمی و فرهنگی در دانشگاه‌ها

بزرگترین تاثیر دفاع مقدس همان فرمایش حضرت امام است که «می‌توانیم و باید»، این تاثیر را در دانشگاه کاملا داشته که «می‌توان و باید» خودمان باشیم اما توجه کنیم علم یک شبه تولید نمی‌شود. اما هم‌اکنون جایی نیست که دغدغه‌ و داعیه‌ی تولید نداشته باشد، یک زمانی این دغدغه‌ها و داعیه اصلا نبود. اصلا فکر می‌کردند ما نمی‌توانیم و نباید، الان تبدیل شده به « می‌توان و باید» اما این «می‌توان و باید» در شکل عملیش باید محقق شود. دغدغه هست، داعیه هم هست اما شکل اراده‌ی عملی یک بحث دیگری است. اشکالی که داریم به سبب این است که ضریب هوشی ایرانی‌ها بالاست و تیزهوشند وقتی چهار بار یک مطلب را انجام می دهیم و تکرار می‌کنیم فکر می‌کنیم موضوع را کاملا تحقق بخشیده‌ایم، نه باید بنشینیم ذره ذره شبکه را شکل دهیم. ما فکر می‌کنیم وقتی نشستیم باید سریع انجام شود اگر نگرفت دیگر نمی‌شود همین که هم‌اکنون رسیدیم به اینکه «این الگوهایی که در غرب هست الان پاسخگو نیست» یک موفقیت است زمانی اصلا به خودمان اجازه نمی‌دادیم که شک کنیم. البته این مطلب، فراز و فرود دارد، تند و کند دارد، اما فرآیند کلی به این طرف است که ما کار خودمان را باید خودمان انجام دهیم. الان کارهای زیادی به صورت جسته گریخته انجام شده اما جریان نشده است. توجه کنید، یک بار شما اجزای ماشین را شکل می‌دهید اما ماشین به هم پیوست نشده که روشن شود و حرکت کند. چون حرکت نمی‌کند می‌گوئید چیزی نیست، اجزا را باید با هم تنظیم کنیم استارت کنیم. الان در حالت جزیی و اجزا ما حتی تولید را زیاد کرده‌ایم،زمانی انرژی اتمی تولید می‌شود این حاصل ده‌ها هزار قطعه است که تولید می‌شود، فکر نکنید یک سلول بنیادی فقط یک سلول بنیادی است. ده‌ها و صدها قضیه باید کار و تولید شود تا به سلول بنیادی برسد. هم‌اکنون ما با این بازتاب که «می‌توانیم و باید» مواجهیم و این بزرگترین بازتابی بوده که کل کشور را فرا گرفته است. چون ما همیشه فکر می‌کردیم و خیلی کشورهای دیگر فکر می‌کردند اگر ما هم بتوانیم در انقلاب پیروز شویم می‌آیند نابودمان می‌کنند اما تاریخ نشان داد که نه‌، می‌توانیم بایستیم و باید بایستیم و ایستادیم و دیدیم که می‌توانیم و الان این موضوع در عرصه علمی مطرح شده است.

©2023 . All Rights Reserved